ارشاد رسول الله(ص)است کسی که نماز نخواند،هیچ سهمی دراسلام ندارد و بدون وضو نماز نمی شود در حدیثی دیگر است که دین بدون نماز نیست ونماز برای برای دین چنان است که سر برای بدو انسان
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
nimbuzz | 0 | 268 | muhammad |
ارشاد رسول الله(ص)است کسی که نماز نخواند،هیچ سهمی دراسلام ندارد و بدون وضو نماز نمی شود در حدیثی دیگر است که دین بدون نماز نیست ونماز برای برای دین چنان است که سر برای بدو انسان
از رسول الله(ص)روایت شده.هر کسی که نماز را قضا کند اگر چه بعدأ هم بخواند باز هم بخاطر سروقت نخواندن یک حقب درجهنم خواهدسوخت یک حقب هشتاد سال است ویک سال سیصد وشصت روز ویک روز قیامت برابر با هزارسال خواهد بود،با این حساب مقدار یک حقب بیست وهشت میلیون وهشتصد هزارسال است.
ارشاد رسول الله است:هر کس از شما،کار خلاف و نامشروعی را ببیند باید انرا بادست خود منع کند.اگر با دست نتوانست.با زبان منع کند اگر با زبان نتوانست ;در دل ان را منع کند و این کمترین درجه ایمان است
کار خوب حرف بده ندارد
حضرت عمر(ض)شخصیتی است که امروز همه مسلمانان بر نام مقدسش افتخار می کنند او کسی است که به خاطر جوش ایمانی اش پس از گذشت چهارده قرن هنوزدلهای کافران می لرزد وی قبل از مسلمان شدن دمقابلھ با مسلمین و ازاد رسانی آنها نیز ممتاز بود;تا جایی که در پی قتل رسول(ص)بود.روزی کفار جلسه ای برای مشورت تشکیل دادند دران جلسه گفتند.ایا کسی هست محمد(ص)رابقتل برساند?عمر(ض)گفت:من او را به قتل می رسانم;کفار گفتند بدون شک که ته می توانی این کر رابکنی عمر(ض)شمسیر را برداشت وبا این قصد به راه افتاد.در راه با شخصی از قبیله،،زهره،،به نام سعد بن ابی وقاص(ض)برخورد کرد;بعضی گفته اند شخصی دیگر بوده است به هر حال او پرسید:ای عمر کجا می روی?عمر(ض)گفت:درفکر قتل محمد(ص)هستم(نعوذلله)سعد(ض)گفت:از قبیله بنوهاشم و بنوعبد مناف چگونه مطمن شده ای?انها تو را در عوض او بقتل خواهند رسانید.عمر(ض)با شنیدن سخنان سعد(ض)متغیر شد وگفت:معلوم می شود تو هم بی دین شده ای،بس اول تو را می کشم این را گفت و شمشیر از غلاف بیرون کشید حضرت سعد(ض)گفت:اول از خانه خودت خبر بگیر;زیرا خواهر و دامادت هر دو مسلمان شده اند حضرت عمر(ض)باشنیدن این خبر خ
حضرت عمر(ض)شخصیتی است که امروز همه مسلمانان بر نام مقدسش افتخار می کنند او کسی است که به خاطر جوش ایمانی اش پس از گذشت چهارده قرن هنوزدلهای کافران می لرزد وی قبل از مسلمان شدن دمقابلھ با مسلمین و ازاد رسانی آنها نیز ممتاز بود;تا جایی که در پی قتل رسول(ص)بود.روزی کفار جلسه ای برای مشورت تشکیل دادند دران جلسه گفتند.ایا کسی هست محمد(ص)رابقتل برساند?عمر(ض)گفت:من او را به قتل می رسانم;کفار گفتند بدون شک که ته می توانی این کر رابکنی عمر(ض)شمسیر را برداشت وبا این قصد به راه افتاد.در راه با شخصی از قبیله،،زهره،،به نام سعد بن ابی وقاص(ض)برخورد کرد;بعضی گفته اند شخصی دیگر بوده است به هر حال او پرسید:ای عمر کجا می روی?عمر(ض)گفت:درفکر قتل محمد(ص)هستم(نعوذلله)سعد(ض)گفت:از قبیله بنوهاشم و بنوعبد مناف چگونه مطمن شده ای?انها تو را در عوض او بقتل خواهند رسانید.عمر(ض)با شنیدن سخنان سعد(ض)متغیر شد وگفت:معلوم می شود تو هم بی دین شده ای،بس اول تو را می کشم این را گفت و شمشیر از غلاف بیرون کشید حضرت سعد(ض)گفت:اول از خانه خودت خبر بگیر;زیرا خواهر و دامادت هر دو مسلمان شده اند حضرت عمر(ض)باشنیدن این خبر خ
چرا رفتی نمدونم چراتنهام گزاشتی نمدونم توکه نیستی چی بخونم تو که نیستی نمی تونم تو که نیستی بی تو میمیرم چرا رفتی نمدونم چراتنهام گذاشتی نمی دونم نمی دونم تو دیگه تنها می میمونی دیگه قدر من رامیدونی چرا تنهام گزاشتی
تو عشق منی پیشم می مونی تنهام نمی ظاری عشق من بیا تو با من توعشق من پیش من بمون تو عشق من تنهام نظارتو عشق من
چرا تنهام گزاشتی چرا این کارو بامن کردی چرا دلمو شکستی چرا از من گزشتی رفتی با یکی دیگه با من بیا عشقم بیا تنهام نزار نرو بایکی دیگه بی تو میمیرم عشق من
باز گفتی دوستم نداری تو.باز گفتی پیشم نمی مونی.باز گفتی عاشقم نیستی.باز گفتی دوستم نداری تو دیگه دوستم نداری تو دیگه دوستم نداری تو.باز زدی دلمو شکستی باز منو اواره کردی باز دیونم کردی تو باز دیونم کردی تو باز تنهام گزاشتی تو تنهام گزاشتی تو گزاشتی تو
◥◣◢◤◤◢◤◢◤◥◣◥◤◤◥◣◢◤◤◢◤◢◤◥◣◢◤◢◤◥◣◥@NIMBUZZ.COM єэı̴̴̡єxάr֣̃̃̃̃̃̃ύήgэı̴̴̡єэ@NIMBUZZ.COM↳↳◊◊◊οbεx_ηε®ο◊◊◊↳↳@nimbuzz.comаиdгоiт_10@NIMBUZZ.COM[]×]*̡͌[]=×[âřΐзf]×=:-)◥◣◢◤◤◢◤◢◤◥◣◥◤◤◥◣◢◤◤◢◤◢◤◥◣◢◤◢◤◥◣◥@NIMBUZZ.COM єэı̴̴̡єxάr֣̃̃̃̃̃̃ύήgэı̴̴̡єэ@NIMBUZZ.COM↳↳◊◊◊οbεx_ηε®ο◊◊◊↳↳@nimbuzz.comаиdгоiт_10@NIMBUZZ.COM[]*̡͌[×[]@nimbuzz.comrîcдяđσ_εzεcsσп@NIMBUZZ.COM¤~ॐॐ`яôfћสฑ_ทfb`ॐॐ~¤@nimbuzz.comğέτâκ۰ğΰήτΰя۰ğέήί@nimbuzz.com
تعداد صفحات : 22